توراگم می کنم هرروز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خوابها را باتو زیبا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی جانا
چگونه با غرور خود مدارا می کنم هر شب
تمام سایه را می کشم در روزن مهتاب
حضورم را زچشم خلق حاشا می کنم هرشب
دلم فریاد می خواهد ولی در گوشه ای تنها
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب.